بزرگ‌ترين كبوترخانه جهان در معرض تخريب

پاتوقی برای دانشجویان شهرسازی

با سلام به جمع ما خوش آمدید این تارنما بهانه ای برای جمع بودن ماست لحظه های خوب و مفیدی را سپری کنید مدیریت وبگاه سیمای شهر
:: پروفایل مدیر وبلاگ
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
بزرگ‌ترين كبوترخانه جهان در معرض تخريب
نویسنده : رستمی پاکان
تاریخ : 10 / 2 / 1391

مريخي‌ها مي‌سازند

از ميان كوچه‌هايي كه با پلاستيك گلخانه‌يي پوشيده شده تا پاي بزرگ‌ترين برج‌هاي كبوترخانه جهان، راهي نيست. درست بعد از كيلومتر 7 مسير اتوباني اصفهان به شهركرد، در روستايي از توابع بخش پيربكران شهرستان فلاورجان، برج‌هايي قرار گرفته‌اند كه بيش از 400 سال قدمت دارند.

اين برج‌ها به اندازه‌يي معروفند كه روستاي مجاور آنها را به نام «چهار برج» مي‌شناسند. برج اصلي (مادر) در ميان زمين‌هاي كشاورزي ساخته شده. در زميني به مساحت 250 متر مربع و ارتفاع بيش از 20 متر، آن هم در سه طبقه. حفره‌‌يي، در قسمت شمالي اين برج، رو به صخره‌هاي سياه شاهكوه، ساخته‌اند تا بشود از آن وارد برج اصلي شد. درون برج، محوطه‌يي خالي است. با پنج ستون بسيار عظيم كاهگلي و تمام ديوارها از كف تا سقف، از حجره‌هاي كوچك 20 در 30 سانتي‌متري پوشيده شده، حجره‌هايي براي زندگي كبوتران.

در مركز طبقه همكف اين برج، نور آفتاب از چند حفره كوچك سقف، به درون مي‌تابد و به كنگره‌هاي فراوان و حجره‌هاي بي‌شمار فضاي داخلي برج، جلوه‌يي افسانه‌يي مي‌دهد. انگار در قلب سازه‌يي از سرزمين مريخي‌ها وارد شده‌ايم، سازه‌يي از خشت خام. راه پله‌يي تند و تيز، راه به طبقه دوم برج دارد. طبقه‌يي با همان ستون‌ها، همان حجره‌ها و همان ديوارهاي عظيمي كه طبقه اول را با ارتفاعي بيش از 8 متر از ساير طبقات، جدا كرده است.

در طبقه دوم، روشنايي بيشتر است و حجره‌ها كمتر، زيرا بخشي از ديواره سمت شمال غرب، به خاطر مرمت با آجر قزاقي، خالي از حجره‌هاي كبوتر شده، ولي راه پله‌يي كه به طبقه سوم مي‌رود، آنچنان شيب تند و خاك لغزنده‌يي دارد كه پيداست سال‌ها دست مرمت به آن نرسيده. طبقه سوم، از دو طبقه پايين‌تر، روشن‌تر است و آفتاب و نسيم از حفره ديوارها، به درون مي‌آيند. حالا مي‌توان از اين بالا، 100 هزار حجره كبوتر را ديد كه در بزرگ‌ترين مجموعه كبوترخانه‌يي جهان، با خاك رس و خشت خام، ساخته شده‌اند. از اين طبقه است كه مي‌توان به بام برج درآمد. بالاي بام، در سه سو دور نماي مزارع و گلخانه‌هاي كشت صيفي، ديده مي‌شود و در سمت شمال نيز جاده اصلي روستاهاي منطقه كشيده شده كه از كوهپايه سياه‌كوه مي‌گذرد.

ولي پنجاه قدم آن سوتر، نيمه ويران شده برج كبوترخانه كوچك‌تري، چشم‌انداز را مانند تفي بر صورت تازه تراشيده‌‌يي، مي‌خراشد. اين برج، 15 روز پيش، بر اثر باران سيل‌آسا، از ميان به دو نيم شد و فرو ريخت. نيمه فرو ريخته، پايين برج، هنوز رها شده و نيمه ايستاده، به اندازه‌يي لرزان است كه به گفته حاج جعفر اسحاقي، كشاورزي كه در زمين‌هاي اطراف، صيفي مي‌كارد، هنوز هيچ كس جرات نمي‌كند از پاي آن رد شود يا موتوسيكلتش را آنجا در سايه بگذارد.

مي‌گويد ويران شد

حاج جعفر، وجين مزرعه سبزي‌اش را رها مي‌كند تا با تازه واردهايي كه دوربين به دوش آمده‌اند، چاق سلامتي كند. درباره برج مي‌پرسيم كه ويران شده. سر تكان مي‌دهد: «شب رفته بوديم آبياري. موتورها رو گذاشته بوديم پا استخر، نزديك برج دختر. بارون مي‌اومد. يه هو ديديم صدا بلند شد. ملتفت نشديم، كارمونو كرديم، بعد حسين علي زنگ زد گفت كفترخونه ريخته رو موتورها. همين.»نشسته است سر جاليز و با دسته‌يي علف هرز ور مي‌رود.

شيرين، 70 بهار را ديده، ولي قبراق و سرزنده است و با لهجه روستاييان اطراف اصفهان، بفرما مي‌زند: «وايستيد چاي آماده س. عصرونه دور هم بخوريم.»تشكر مي‌كنيم. مي‌گوييم مي‌خواهيم بالاي برج اصلي برويم تا عكس بگيريم. مي‌گويد: «والا صاحبش من نيستم كه اجازه بدم. اين زمينا جد اندر جد، دس به دس شده و اين برج هم بوده. الان اين طرف برج مال خودتونه، اون طرفش مال برادرمه، پايينشم همسايه‌ها هستن.»وقتي مي‌بيند به دنبال راهي به بالاي برج هستيم، خيالمان را راحت مي‌كند: «من پيرمردم، پر و پا ندارم برم بالا. چن تا كفتر داريم اون بالا، شما مي‌خوايد بريد، واسه شون دونه ببريد.»ظرفي را به دست‌مان مي‌دهد كه تا سر، انباشته از مغز گندم است.

هاشم‌الله داديان، يكي از دوستداران ميراث فرهنگي شهرستان فلاورجان كه ميزبان سفرمان شده، گندم‌ها را مي‌گيرد: «شما به عكستون برسيد. من به كفترا دونه مي‌دم.»داخل كبوترخانه، وقتي مي‌بيند چشم‌مان از اين سازه عجيب گرد شده، مي‌گويد: «اصفهان، سرزمين كبوترخانه‌هاست. اين كبوترخانه به خاطر وسعت بسيار زيادش، نزديك به 100 هزار كبوترو جا مي‌داده. 250 متر وسعتشه و بيش از 400 سال پيش ساخته شده.»بعد، همراه ما به پشت بام كبوترخانه مي‌آيد و گندم‌هاي حاج جعفر را به دسته كبوتراني كه بالاي سرمان چرخ مي‌خورند، هديه مي‌دهد. اندكي آن سوتر، برج نيمه ويران دختر پيداست. قطعات بزرگي از ديواره جدا شده و بالاي استخري ريخته كه محل ذخيره آب كشاورزي است.

ديواره داخلي اين برج نيز پوشيده از حجره‌هاي كبوتران است. حجره‌هايي كه ديگر، كبوتري در آنها نيست. همين استخر به گفته يكي از روستاييان، دليل اصلي فرو ريختن اين برج است. او كه نمي‌خواهد نامش در اين گزارش آورده شود، مي‌گويد: «پدران ما مي‌گفتند اطراف اين برج را نكاريد. سال‌هاي سال، اطراف اين برج، كاشته نمي‌شد، ولي حالا آمده‌اند آنجا را تصرف كرده‌اند و استخر ساخته‌اند. نم و ناي اين استخر، دليل اصلي ريختن برج است.»در مقابل اين نظر، هاشم‌الله داديان كه حالا ميزبان ما شده، حرف ديگري مي‌گويد: «اصلي‌ترين دليل ريزش اين بنا، نشست زمين است.

سال‌هاي اخير با خشكسالي شديدي همراه بود كه باعث پايين رفتن سطح آب‌هاي زيرزميني شد. همين مساله، خلل و فرج خاك را متراكم كرد و در نتيجه زمين نشست كرد. نشست زمين هم در سازه‌هاي سنتي مانند اين كبوترخانه‌ها، باعث ترك خوردن ديوارها مي‌شود. با يك باران كم‌سابقه، ديوارهايي كه ترك خورده‌اند، تاب ماندن نمي‌آورند و نتيجه‌اش را مي‌بينيد.»بله، مي‌بينيم، برجي نيمه ويران، در مجموعه‌يي منحصر به فرد در جهان كه از قرن‌ها پيش، به جا مانده بود و اكنون ديگر، بدل به خاطره‌يي شده است.

كبوترخانه، نخستين بناي ضد زلزله جهان

گفته شده كبوترخانه‌هاي منحصر به فرد اصفهان، به دليل مصالح به كار رفته در آنها و ساختار مدور و ديوارهاي پر از حفره، به عنوان نخستين ساختمان‌هاي ضد زلزله جهان شناخته مي‌شوند. در بناهاي مسكوني و سنتي اصفهان، در روزگار صفويه، معمولا كبوترخانه‌هاي متعددي ساخته مي‌شد تا به قول يكي از مستشرقاني كه در زمان شاه سلطان حسين از اصفهان ديدن كرده، به صاحب خانه «آبرو» دهد. انگلبرت كمپفر، طبيب، محقق و سياح آلماني درباره وجود برج‌هاي كبوتر در خانه‌هاي مسكوني پايتخت آن روز ايران مي‌نويسد: «بايد از چهار برج كبوترخانه ياد كرد كه معمار در چهار گوشه زمين بنا كرده است.

اينها را به شكل برج قلعه‌ها و از خشت خام ساخته‌اند. سقف آن داراي سوراخ‌هاي متعدد براي كبوترهاست و كنگره‌يي نيز براي آن ساخته‌اند. در داخل آن هزارها لانه رديف هم ديده مي‌شود كه كبوتران در آنها قرار مي‌گيرند. به كبوتران نيز كسي صدمه نمي‌رساند. اما اغلب اين برج‌هاي مخصوص كبوتر را از آن جهت مي‌سازند كه به خانه آبرو و حيثيتي بدهند. زيرا اين كبوترخانه‌ها از ساير بناها مرتفع‌تر است و از دور نگاه بيگانگان را به خود جلب مي‌كند.»ولي كبوترخانه‌هاي بزرگ، معمولا در مزارع ساخته مي‌شد تا به مزارع صيفي و خربزه، كودرساني كند.

تاريخ‌شناسان معماري مي‌گويند كبوترخانه از قرن چهارم هجري در ايران ساخته مي‌شده است؛ البته بديهي است كه ساخت اين بناها پيش از قرن چهارم هجري هم رواج داشته است، اما اسناد و شواهد موجود به 1100 تا 1200سال پيش باز‌مي‌‌گردد. سفرنامه ابن بطوطه، قديمي‌ترين سفرنامه‌يي است كه در آن از كبوترخانه‌هاي اصفهان نام برده شده: «... آن روز را نيز از وسط باغ‌ها، آب‌ها و ديه‌هاي زيبا كه برج‌هاي كبوتر زيادي در آنها ديده مي‌شود، به سير خود ادامه داديم و پسين روز به شهر اصفهان رسيديم...»شاردن نيز در سفرنامه خود چنين مي‌گويد: «... من عقيده دارم كه ايران مملكتي است كه بهترين كبوترخانه‌هاي جهان در آنجا ساخته مي‌شود. اين كفترخان‌هاي عظيم شش بار بزرگ‌تر از بزرگ‌ترين پرورشگاه‌هاي ما هستند.

اينها را از آجر بنا مي‌كنند و رويش گچ و آهك مي‌كشند و در تمام سطوح داخلي ديواره بنا از بالا تا پايين سوراخ‌هايي احداث مي‌كنند تا كبوتران درآنها آشيانه كنند. همه كساني كه مايل به داشتن كبوترخانه باشند، به استثناي سكنه‌يي كه متدين به مذهب رسمي كشور نيستند، مي‌توانند آن را بسازند و در اين مورد هيچ شرط انحصاري و امتيازي وجود ندارد و فقط ماليات كود مي‌پردازند. در حوالي اصفهان بيش از سه هزار كبوترخانه مي‌شمارند و تمامي اينها چنانكه من ديده‌ام، براي تحصيل كود ساخته شده‌اند، نه براي پرورش و تغذيه كبوتران...»

سهراب پارسي‌پور/روزنامه اعتماد


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: موضوعات مرتبط: موضوعات جالب، ،
 

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 78
بازدید ماه : 395
بازدید کل : 39656
تعداد مطالب : 230
تعداد نظرات : 673
تعداد آنلاین : 1